کاراواجو از دل خاکستر برخاست: مرمت رازهای ناگفتهی آخرین شاهکارش را برملا کرد!
کاراواجو از دل خاکستر برخاست: مرمت رازهای ناگفتهی آخرین شاهکارش را برملا کرد!
مرمتهای محافظهکارانه قبلی، گنجینههای پنهان این اثر آسیبدیده را زیر لایههای غبار پنهان کرده بود، اما اکنون، با مرمتی جسورانه، رازها برملا شدهاند.
.jpg)
*تصویر مرمتشدهی جدید از اثر کاراواجو، "شهادت سنت اورسولا" (۱۶۱۰). عکس: کلودیو جوستی. از آرشیو میراث هنری اینتسا سانپائولو.
مرمتی تاریخی بر آخرین نقاشی کاراواجو، جزئیات پنهانی را که سالها زیر لایههای آسیبدیدگی مدفون بودند، مثل یک گنجینه گمشده، آشکار کرد و پرسشهای تازهای را در مورد آنچه از "شهادت سنت اورسولا" (۱۶۱۰) میدانستیم، برانگیخت. این اثر اکنون، همانند ستارهای درخشان، در نمایشگاه پرطرفدار "کاراواجو ۲۰۲۵" در رم به نمایش گذاشته شده است.
این نقاشی، لحظهای دراماتیک را به تصویر میکشد.سنت اورسولا، دوشیزه مقدس، در چنگال هونهای وحشی اسیر شده است. برخلاف همراهانش که بیرحمانه قتل عام شدند، آتیلا، پادشاه هونها، مجذوب زیبایی افسونگر او میشود. او به سنت اورسولا پیشنهاد ازدواج میدهد، اما با امتناع او، تیری زهرآگین به سینهاش فرو میکند. اورسولا را میتوان دید که با نگاهی حیرتزده، به تیر چوبی که مثل یک خنجر از سینهاش بیرون زده، خیره شده است.
مرمتهای پیشین، که به دلیل آسیبدیدگی شدید نقاشی انجام میشدند، با احتیاط بیش از حد، بخشهایی از ترکیببندی را در سایه پنهان کرده بودند. اما اکنون، به لطف تکنیکهای نوین تصویربرداری با اشعه ایکس، متخصصان توانستند عناصر پنهانی را، مثل یک راز برملا شده، شناسایی کنند و با تلاشی دوباره، به پاکسازی آن قسمتها بپردازند.
.jpg)
جزئیات نقاشی "شهادت سنت اورسولا" (۱۶۱۰) اثر کاراواجو. سمت چپ، نقاشی قبل از مرمت و سمت راست، همان بخش پس از مرمت است. عکس: کلودیو جوستی، از آرشیو میراث هنری اینتسا سانپائولو.
این مرمت، که توسط لورا سیبریو و فابیولا جاتا انجام شد، علاوه بر احیای درخشندگی رنگهای نقاشی، سه راز بزرگ را نیز از دل تاریکی بیرون کشید. مهمترین این رازها، نوک بینی یک سرباز و حاشیهی کلاهخود اوست که درست در سمت راست آتیلا قرار دارد. این چهره، پیش از مرمت، مثل یک شبح پنهان، قابل مشاهده نبود.
در گوشههای دیگر این تابلو، مرمتها مثل یک ذرهبین، جزئیاتی مبهم را روشن کردهاند. برای مثال، چهرهی مرموز مرد کلاهداری که شاید یک زائر باشد، با جزئیات جدیدی نمایان شده است و سومین کشف، معمای یک کلاهخود را حل میکند: کلاه خودی که بالای سر اورسولا معلق بود، حالا مشخص شده که متعلق به یک سرباز است، با یک شکاف چشمی که مثل یک راز پنهان، به او اجازه میدهد از پشت نقابش بیرون را دید بزند.
طبق بیانیهای که از سوی بانک ایتالیایی اینتسا سانپائولو، مالک این اثر، منتشر شده، این سه شخصیت جدید، "مثل یک پردهی جدید، درام شهادت سنت اورسولا را غنیتر میکنند."
.jpg)
تصویر مرمتگران، لورا سیبریو و فابیولا جاتا، در حال کار بر روی شاهکار کاراواجو. عکس از اینتسا سانپائولو.
"شهادت سنت اورسولا" (۱۶۱۰)، آخرین نفسهای هنری کاراواجو، تنها یک ماه قبل از مرگ نابهنگامش خلق شده و توسط شاهزاده مارکانتونیو دوریا سفارش داده شده بود. اصالت این اثر، تا سال ۱۹۸۰، مثل یک معمای پیچیده، مورد بحث و جدل بود، تا اینکه نامهای از آرشیو دوریا دآنگری، مثل یک مدرک گمشده، به شاهزاده پیدا شد.
کاراواجو، مثل یک هنرمند عجول، این تابلو را با سرعتی باورنکردنی نقاشی کرد، چرا که قرار بود به سفری بیبازگشت به پورت ارکوله برود، جایی که در 18 ژوئیه، در اوج جوانی و در سن 38 سالگی، خاموش شد. هنگام تحویل، وارنیش نقاشی هنوز خشک نشده بود و نور خورشید، مثل یک دشمن پنهان، آسیبهای جبرانناپذیری به سطح آن وارد کرد. در طول سالها، این اثر، همچون یک بیمار رنجور، به تخریب خود ادامه داد و تلاشهای ناموفق مرمت، زخمهای دیگری بر پیکرش نشاند.
این اثرارزشمند، از سال ۱۹۷۲ در مجموعه اینتسا سانپائولو قرار دارد و معمولاً در موزه باشکوه بانکدر ناپل، مثل یک ستارهی درخشان، خودنمایی میکند. مرمت اولیه، که بین سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ انجام شد، پرده از رازهای پنهان ترکیببندی برداشت، بهویژه دستی که از میان دو شخصیت اصلی در قلب تابلو عبور میکند، مثل یک راوی خاموش، داستان را روایت میکند. همچنین، پردهای که در پسزمینه نمایان شد، مثل یک صحنهی تئاتر، ما را به خیمهی آتیلا، پادشاه هونها، میبرد.
.jpg)
نمایی از نصب "کاراواجو ۲۰۲۵" در کاخ باشکوه باربرینی در رم. عکس: آلبرتو نوولی و آلسیو پانونزی.
به لطف آخرین مرمت، تصویری بهتر از قصد اصلی کاراواجو به دست آوردهایم، اگرچه برخی از عناصر، مثل خاطرات گمشده، برای همیشه از دست رفتهاند.
ماریا کریستینا ترزاگی، مورخ هنر و یکی از کیوریتورهای نمایشگاه "کاراواجو ۲۰۲۵"، با لحنی اندوهگین میگوید: "این تابلو، زخمهای عمیقی از گذشته بر پیکرش دارد و بازیابی کامل آن، مثل یک رؤیای دستنیافتنی است. حتی چهرهی جدیدی که نمایان شده، کامل نیست، اما حالا، مثل یک راز برملا شده، بهتر از قبل دیده میشود."
نمایشگاه تماشایی "کاراواجو ۲۰۲۵"، با استقبال بینظیر مخاطبان، نه تنها یک رویداد پرطرفدار، بلکه یک سفر اکتشافی هیجانانگیز در زندگی و نبوغ هنری استاد محبوب باروک ایتالیایی است. ۲۴ شاهکار این نمایشگاه، که مثل جواهراتی گرانبها از موزههای بینالمللی مانند متروپولیتن نیویورک، موسسه هنری دیترویت، گالری ملی ایرلند، موزه ملی تیسن-بورنمیسا مادرید و مجموعه سلطنتی لندن به امانت گرفته شدهاند، به ترتیب زمانی، مثل فصلهای یک رمان جذاب، به نمایش گذاشته شدهاند.
.jpg)
کاراواجو، "پرتره مافئو باربرینی" (حدود ۱۵۹۸). عکس: @ کلودیو جوستی. از یک مجموعه خصوصی در فلورانس.
ترزاگی، با هیجان، از فرصتهای بینظیری میگوید که این نمایشگاه برای کشف رازهای پنهان تاریخ هنر فراهم کرده است. انگار نقاشیها، که معمولاً در گوشههای دورافتادهی جهان، ایتالیا یا حتی رم، مثل رازهای سر به مهر پنهان بودند، حالا در کنار هم قرار گرفتهاند تا داستان خود را روایت کنند.
مثلاً، تاریخ خلق تابلوی "داوود و جالوت" از گالری بورگزه در رم، مثل یک معمای پیچیده، مدتها مورد بحث و جدل بوده است. برخی معتقدند که این اثرممکن است متعلق به سال ۱۶۰۶ باشد، نه سالهای ۱۶۰۹-۱۶۱۰ که بیشتر مورد قبول است. در کاخ باربرینی، این اثر در کنار تابلوی "شام در اماوس" (۱۶۰۶) از پیناکوتکا دی بررا در میلان، مثل دو شاهد در یک دادگاه، قرار گرفتهاند. ترزاگی نتیجهگیری میکند: "میتوان دید که این دو اثر، مثل دو غریبه، شباهت چندانی به هم ندارند و "داوود و جالوت"، مثل یک همسفر، بیشتر با نقاشیهای دوره آخر زندگی کاراواجو همخوانی دارد."
او همچنین از کشف شباهتهای غیرمنتظره بین تابلوی "پرتره مافئو باربرینی" (حدود ۱۵۹۸)، که برای اولین بار به نمایش عمومی گذاشته شده است و تابلوی "سنت کاترین اسکندریه"از مجموعه تیسن-بورنمیسا، که در همان سال نقاشی شده است، شگفتزده و خوشحال شد. هر دو اثر، از برجستهترین آثار این نمایشگاه بینظیر به شمار میروند.
نمایشگاه "کاراواجو ۲۰۲۵"، مثل یک جشن باشکوه، تا ۶ ژوئیه، در کاخ باربرینی، خیابان دله کواترو فونتانه ۱۳، رم، دایر است.
منبع: آرت نت
جو لاوسون-تانکرد ترجمه نگار بخشنده
برخی از نمونه های مرمتی در آتلیه مرمت و اصالت سنجی آوام را ببینید.